جامعهشناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم
تاریخ انتشار: ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۵۳۲۵۷
به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، در اواخر قرن نوزدهم، دیود امیل دورکیم(David Émile Durkheim) به خطرات جامعهای که در آن اقتصاد تجاری و صنعتی به سرعت گسترش مییافت، توجه داشت.
این جامعه شناس فرانسوی در مورد شرایط اخلاقی زندگی در نتیجة هرج و مرج و مقرراتزدایی از رفتار حرفهای و اقتصادی بسیار نگران بود و «هرج و مرج و نابسامانی زندگی اقتصادی کنونی را منشاء انحطاط اخلاق عمومی میدانست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به عقیده او بحران جوامع اروپایی ناشی از این است که وظایف اقتصادی در جامعه صنعتی دیگر مانند گذشته تابع قدرتهای دنیوی مثل قدرت نظامی- فئودالی یا قدرت روحانی- مذهبی نبوده، بلکه این وظایف به حال خود رها شده و دیگر تابع قاعده و اخلاقی نیستند. از سوی دیگر، او لیبرالهای فایدهگرا را که معتقد بودند عدم تبعیت وظایف اقتصادی از قدرت اجتماعی جز خصوصیات ذاتی جامعه جدید است، را نیز مورد انتقاد قرار میداد.
در همین باره ساجده علامه (دکتری جامعهشناسی مسائل اجتماعی دانشگاه تهران) در مقالهای با عنوان «جامعهشناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم» به تبیین اندیشه و نظریههای این متفکر جامعهشناسی پرداخته است.
* اندیشه امیل دورکیم
زندگی فکری امیل دورکیم صرف کوششی منسجم و پیگیر برای رسیدن به ۲ هدف بههم پیوسته بود: نخست اینکه او میخواست جامعهشناسی را بهعنوان علم دقیق جامعه مستقر کند؛ علمی که استقلال خود را از علوم دیگر، مانند روانشناسی با تعریف قلمرو واقعیتهای اجتماعی بهعنوان موضوع مناسب و مشروع خود اعلام دارد.
دوم اینکه دورکیم درصدد بود این علم را در توضیح شالودههای جدید همبستگی که صنعتی شدن آن را ضروری ساخته بود بهکار گیرد و بدینسان، نقشی حیاتی در تعیین دوباره پایههای اخلاقی نظم اجتماعی جدید بازی کند.
دورکیم درصدد بود علم جامعه شناسی را در توضیح شالودههای جدید همبستگی که صنعتی شدن آن را ضروری ساخته بود بهکار گیرد و بدینسان، نقشی حیاتی در تعیین دوباره پایههای اخلاقی نظم اجتماعی جدید بازی کندسه مضمون عمده مورد توجه امیل دورکیم، یکی اهمیت جامعهشناسی به منزله یک علم تجربی؛ دیگری پیدایش فرد و فردیت و شکلگیری نظم اجتماعی نوین و سرانجام ریشهها و خصوصیات اقتدار اخلاقی در جامعه بود. وی در همین خصوص کتابهای تقسیم کار اجتماعی، خودکشی، صور ابتدایی حیات دینی و قواعد جامعه شناسی را به رشته تحریر در آورد.
از نظر نویسنده این مقاله، دورکیم یک علم پوزیتیو اخلاق که به ماهیت و سرچشمههای نیروی اخلاقی بپردازد، یکی از اولین کسانی بود که به جامعهشناسی اخلاق حرفهای در کسب و کار پرداخت. امروز نیز با توجه به غلبه یافتن فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر بازار در سالهای اخیر، نفع شخصی اقتصادی مشروعیت اجتماعی جدیدی کسب کرده و نیروی اقتدار اخلاق سنتی رو به زوال رفته است؛ بنابراین در این شرایط کار امیل دورکیم در مورد مسائل اخلاق حرفهای در کسب و کار و تاثیر فرهنگ نفع شخصی بر ثبات جامعه بسیار درخور توجه خواهد بود.
از منظر امیل دورکیم نخستین قاعده در جامعهشناسی این است که واقعیتهای اجتماعی بهعنوان اشیا مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر مانند امری خارج از وجود فرد، بهطوریکه افکار و نظریات شخصی و پیشداوریهای ساخته و پرداخته قبلی در آن هیچ تأثیری نگذارد و موضوع تحقیق آنطور که هست مورد بررسی واقع شود.
دومین قاعده آنکه واقعیتهای اجتماعی بر افراد تحمیل میشود و بر آن فشار وارد میآورد. احکام اخلاقی هنجارها و قوانین، نمونههای روشنی در این زمینه هستند.
سوم آنکه پدیدههای اجتماعی از استقلال و موجودیت برخوردار هستند و برای تبیین آنها باید از توسل بهعلل بیولوژیکی و روانی احتراز کرد و بهعلل اجتماعی روی آورد. بدین ترتیب استقلال جامعهشناسی بر پایه واقعیتهای اجتماعی نهفته است؛ بنابراین دورکیم از یک طرف از خارجی بودن پدیدههای اجتماعی نام میبرد و از طرفی دیگر از شرایط ذهنی و درونی بودن تصورات افراد؛ یعنی وجدان جمعی سخن به میان میآورد. خلاصه آنکه به عقیده دورکیم برای اینکه پدیده اجتماعی خاصی را بیان کنیم تنها کافی نیست که علل آن را تعیین کنیم بلکه باید وظایف آن را در کل نظام اجتماعی تجزیه و تحلیل کنیم.
* چگونه میتوان جامعه شناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم را در جامعه امروز به کار گرفت و بسط داد؟
پرسش اصلی مقاله مبتنی بر این ایده است که چگونه میتوان جامعه شناسی اخلاق کسب و کار در آراء دورکیم را در جامعه امروز به کار گرفت و بسط داد؟ آنجایی که اغلب مطالعاتی که در ایران در این حوزه انجام میشود فاقد چارچوب جامعهشناختی و روششناسی مناسبی برای چنگ انداختن به فهم مسئله بوده است، لزوم توجه به جامعهشناسی اخلاق کسب و کار دورکیم بیشتر میگردد.
امروز نیز با توجه به غلبه یافتن فعالیتهای اقتصادی مبتنی بر بازار در سالهای اخیر، نفع شخصی اقتصادی مشروعیت اجتماعی جدیدی کسب کرده و نیروی اقتدار اخلاق سنتی رو به زوال رفته است؛ بنابراین در این شرایط کار امیل دورکیم در مورد مسائل اخلاق حرفهای در کسب و کار و تاثیر فرهنگ نفع شخصی بر ثبات جامعه بسیار درخور توجه خواهد بود.وی میافزاید: برای این امر ابتدا باید درک روشنی از خطوط اصلی جامعهشناسی کسب و کار دورکیم داشت؛ بنابراین در این مقاله ما تلاش داریم به تشریح جامعه شناسی اخلاق حرفهای در کسب و کار دورکیم بپردازیم؛ ابتدا موضوع و مسائل جامعه شناسی اخلاق کار از نظر دورکیم را تعیین کرده و به ویژگیهای اخلاق حرفهای و ارتباط و نسبت آن با دیگر قواعد اخلاقی نیز پرداخته میشود.
در بخش دیگری از این پژوهش روشهای مطالعه مسائل این علم از دید دورکیم مورد بررسی قرار میگیرد. سپس با توجه به «علاقه دیرپای دورکیم به پیامدهای عملی دانش مبتنی بر علوم اجتماعی»، پیشنهادات دورکیم برای درمان مسائل مورد نظر وی مورد توجه قرار میگیرد. سخن پایانی، ارتباط جامعهشناسی اخلاق کار دورکیم با به کارگیری آن در وضعیت امروز است.
علامه برای پاسخ به پرسشهای پژوهش، با استفاده از روش کتابخانهای، علاوه بر آثار دیگر دورکیم، به سراغ مهمترین بحثهای دورکیم در مورد اخلاق کار در کتابهای «تقسیم کار در جامعه» (۱۳۹۱) و «اخلاق حرفهای و اخلاق مدنی» (۱۳۹۲) و «آموزش اخلاقی» (۱۹۷۳) نیز رفته است. در نهایت، تلاش کرده تا بر اساس آراء دورکیم و با به کار بردن مسئلهسازی دورکیم یک طرح پژوهش تجربی برای جامعهشناسی معاصر اخلاق کسب و کار صورتبندی کند.
* پیریزی علم جدید اخلاق
یافتههای پژوهش نشان میدهد که جامعهشناسی اخلاق کسب و کار دورکیم بخشی از پروژه کلیتر دورکیم برای پیریزی یک علم جدید اخلاق است. علمی که موضوع آن، واقعیات اخلاقی یا مطالعه امور اخلاقی و قضایی است. این امور شامل قواعد رفتار مجاز است. دورکیم واقعیات اخلاقی را پدیدههایی مانند دیگر پدیدهها به عنوان قواعدی برای عمل که خصلتهای متمایزی دارند، تعریف میکند و وظیفة این علم را مشاهدة این خصلتها، توصیف آنها، طبقهبندی و بیرون کشیدن قوانین تبیینکننده آنها میداند.
او مسائل مهم این علم را علل موجب پیدایی واقعیات اخلاقی به لحاظ تاریخی و چگونگی کارکرد این واقعیات در جامعه یعنی شیوة اجرای آنها در جامعه به وسیلة افراد میداند. در مسئله اول از ابزار روشی تاریخ و قوم نگاری مقایسهای برای شناخت منشا شکلگیری قانون و عناصر سازنده ناپیوسته آن استفاده میکند. در اینجا میتوان در زمینه اخلاق کسب و کار، از تعریف دروکیم از صنف و ویژگیهای آن به عنوان یک سنخ در مطالعات تاریخی استفاده کرد.
پژوهشگر مقاله در بخش پایانی به این اشاره میکند که ابزار پیشنهادی دورکیم آمار مقایسهای است که به ما امکان میدهد میزان اختیار نسبی را که این قاعده به وجدانهای فردی بخشیده است، بسنجیم و عللی که با تغییراتشان این اختیار نیز تغییر میکند، را کشف کنیم. هرچند که در اینجا پاسخ دورکیم، علیرغم تاکید او بر جنبه علمی روش جامعهشناسی و تعیین واقعیات عینی اخلاقی، اساساً نظری است تا تجربی.
در نهایت اینکه از منظر این مقاله مسئله سازی دورکیم از اخلاق حرفهای در کسب و کار، میتواند سه سوال پایه اساسی را برای پیریزی یک طرح پژوهش تجربی در جامعهشناسی معاصر اخلاق کسب و کار مطرح سازد:
۱. افراد بر طبق چه قواعد عملی در شرایط اخلاقی در الف) داخل و ب) خارج از زمینه کسب و کار رفتار کرده و چگونه این قواعد در حال تغییر هستند؟
۲. چه میزان این رفتارها متفاوت هستند؟ آیا آنها با یکدیگر سازگار هستند یا یکدیگر را تحلیل میبرند؟
۳. ثبات یک جامعه، یا بخشی از آن، که در آن رفتارها تنها تحت قواعد منافع شخصی و بدون تاثیرات محدودکننده انضباط اخلاقی است، چگونه خواهد بود؟
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: جامعه شناسی اخلاق کار پژوهش خوان اخلاق حرفه ای در کسب و کار واقعیت های اجتماعی اجتماعی جدید امیل دورکیم پدیده ها نفع شخصی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۵۳۲۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش زنان در معنابخشی به زندگی خانوادگی و اجتماعی
ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، در حقیقت خودشان هستند. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
خبرگزاری تسنیم در گفتوگو با دکتر مژگان خانبابا، مشاور امور بانوان معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و استاد دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، به بررسی نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی پرداخته است.
معنویت؛ تلاشی برای درک زندگی واقعی
«معنوی و معنویت» منسوب به معنا، غالباً در مقابل ظاهری، مادی و صوری به کار میرود. واژه «معنویت» را شاید بتوان با این آیه قرآن به خوبی بیان کرد: «كَذَلِكَ یضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الْأَرْضِ» (سوره رعد؛ آیه 17) در این آیه حق ثابت و ماندنی، و باطل همچون کف روی آب، ناپایدار و زوالپذیر معرفی شده است. این آیه میتواند مقایسه ظاهر و معنا باشد.
وقتی از معنویت سخن به میان میآید، گذر از زَبَدی که ناپایدار است و رسیدن به مغز و اصل چیزی که نفع واقعی انسان را در بر دارد، متبادر به ذهن میشود. در حقیقت معنویت تلاشی برای وانهادن ادراکات غیرواقعی و درک زندگی واقعی است. تلاشی که به زندگی جهت میدهد، برای آن هدف تعیین میکند و مسیر انسان را به سوی تکامل رهبری میکند.
اما نقش زنان در معنویتبخشی به زندگی چیست؟ چگونه زنان میتوانند هم به زندگی خود و هم به اجتماع کوچک (خانواده) و اجتماع بزرگ (جامعه) معنا بخشند؟
آثار جنسیت زنانه بر رشد عرفانی و معنوینقش زنان در معنویتبخشی به زندگی
برای رسیدن به پاسخ این سؤالات، کافی است تنها به یکی از روایات قرآنی، آن هم روایتی که تنها در آن روایت، نام زنی به صراحت آمده است، مراجعه کنیم. داستان حضرت مریم بنت عمران، یکی از چهار زن برگزیده عالم که مادرش پس از وضع حمل از اینکه دختری زاده، نگران است: «وَ لَیسَ الذَّکَرُ کَالاُنثَی» (آل عمران/ آیه 36)
اما همین دختر چنان به تربیت معنوی خود مشغول میشود و از خود آغاز میکند که سرمشق و الگوی پیامبر خدا میگردد: «کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیهَا زَکَرَیَّا المِحرابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزقًا» (همان سوره/ آیه 37) پیامبری که خود متصل به منبع وحی است، میپرسد: «یَا مَریمُ اَنَّی لَکِ هَذَا» (همان آیه).
شاید این بخش از آیه همان حلقه مفقوده در جامعه زنان امروزی باشد. ما در جامعه امروزی، مادران بیشماری را مییابیم که نگران تربیت معنوی فرزندان خود، آنها را تحت آموزشهای مختلف از این جلسه به آن جلسه و از این معلم به آن معلم میبرند! درحالیکه الگوی اصلی در مقابل چشمان کودکان، درحقیقت خودشان هستند.
آنها غافل از اینکه شبانهروز توسط فرزندانشان رصد میشوند و فرزندان آنها با چشمانی تیزبین الگوهای زندگی خود را در مادران خود جستجو میکنند، به جای پرداختن به رشد معنوی خود، فرزندان را به دست کسان دیگری، خواسته یا ناخواسته میسپارند و از نقش اصلی خود در این فرایند کاملاً غافل میشوند: «یَا ایُّها الّذینَ آمَنُوا عَلیکُم اَنفُسَکم» (المائده/ 105)
در روایت حضرت مریم سلام الله علیها، هر بار حضرت زکریا علیه السلام نزد او میرود، رزقی میبیند: هر بار رزقی، یعنی هر بار ثمره و پاداش فعلی الهی متفاوت از دیروز و فردا.
سحر دانشور: حوزه زنان رسانه ندارد!معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی
معنویت و معنابخشی یعنی پرهیز از تکرار و روزمرگی: «مَنِ اِسْتَوَى یوْمَاهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ» این الگو چنان تأثیرگذار است که پیامبر الهی را به حرکت درآورده، او را از ناامیدی از درگاه الهی که متناسب با شأن پیامبریاش نیست، به سوی امید «رَبِّ هَب لِی مِن لَدُنکَ ذُرِیَّةً طَیِّبَة» (همان سوره/ آیه 38) و امیدبخشی : «وَ امرَاتِی عَاقِر» (همان سوره/ آیه 40) به حرکت درمیآورد.
آنچه که از زنان در جامعه امروزی انتظار میرود؛ یعنی توجه به معنویت و پرهیز از روزمرگی و معنابخشی به زندگی خود و اطرافیان (خانواده)، ایجاد شوق، پویایی، تحرک و نشاط معنوی در زندگی با متصل شدن به خالق هستی و ایجاد رابطه دوستی با تنها دوست اطمینانبخش و مطمئن: «الَّذِینَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (الرعد/آیه 28)
سپس داستان از انحصار در خانواده و اطرافیان درآمده، خطاب آن جهانی میشود: «وَ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ یا مَرْیمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِینَ» (همان سوره/آیه 42) رسالت مریمی که در واقع پیامبر نیست، از حوزه خانواده و عشیره به جهانیان گسترش مییابد.
این داستان، ذهن خواننده را به رسالت پیامبران بزرگ الهی و از جمله پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله نزدیک و منتقل میکند. آنجا که از حوزه عشیره و خانواده: «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ الْأَقْرَبِینَ» (الشعراء/ 214) و مخاطبینِ خاصِ«رِحْلَة الشِّتَاءِ وَالصَّیفِ» (قریش/آیه2) به دعوتی جهانی : «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِینَ» (الحجر/ آیه 95) گسترش مییابد.
رسالت معنوی حضرت مریم سلام الله علیها از خود شروع میشود، به خانواده میرسد و از آنجا به خارج از خانواده و جهانیان منتقل میشود. این، نقش معنوی یک زن از نگاه قرآنی است.
انتهای پیام/